خانجانی: انقلاب امام خمینی(ره) بر مدار قیام سیدالشهدا(ع) بود

عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و اندیشه گفت: بهترین تفسیر برای قیام امام حسین(ع)، امر به معروف و نهی از منکر، اصلاح و اقامه سیره جدشان بود. حتی قیام حضرت امام خمینی هم با استناد به قیام سیدالشهدا(ع)بر همین محور میچرخید.
قاسم خانجانی عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و اندیشه در مورد تبارشناسی و هدف از قیام امام حسین(ع) به خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس گفت: در مورد قیام حضرت سیدالشهدا(ع) تا به حال نظرات زیادی از سوی علما و تاریخپژوهان ارائه شده است اما به نظرم بهترین راهکار برای راهنمایی در باب ماهیت قیام امام حسین(ع) و نتیجهگیری در این باره، سخنان خود حضرت سیدالشهدا(ع) است. یعنی بهجای این که برداشتهای متأثر از زمان و مکان را تحمیل بر حقیقت عاشورا کنیم، مناسب است که با مداقه در کلمات خود ابیعبدالله(ع) به یک جمعبندی برسیم.
برخی تفاسیر عاشورایی برمبنای احادیثی است که اعتبارش مخدوش است
وی ادامه داد: گاهی نظرات و تفاسیر عاشورایی مبتنی بر برخی منقولات تاریخی هستند که اساساً آن نقل، خود از حیث سندی و اعتبار مخدوش است. مثلا عبارت: «إنّی لَا أرَی المَوتَ إلاّ سَعادَةً وَ لَا الحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إلاّبَرَماً؛ به راستی که من مرگ را جز سعادت نمیدانم، و زندگی با ستمکاران را جز ملال» در منابع دست اول عاشورایی نیامده؛ هرچند عبارت مشهور و معروفی است. طبیعتاً در چنین حالتی، برداشتها و تفاسیری هم که بر مبنای این سخن هستند مورد خدشه خواهند بود.
وی افزود: پس در مورد تحلیل عاشورا صحیح آن است که با توجه به منابع دست اول و اخبار متقن، برداشتی را داشته باشیم که اساساً با شأنیت امام معصوم(ع) هم سنخیت داشته باشد. مثلاً اگر با توجه به همین عبارت مذکور:«: إنّی لَا أرَی المَوتَ إلاّ سَعادَةً وَ لَا الحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إلاّبَرَماً.» نتیجه کسب شده این است که سیدالشهدا (علیهالسلام) تنها برای شهادت قیام کرده؛ البته که شهادت فوز عظیمی است اما موضوعیت دادن به شهادت در رابطه با قیام امام حسین (علیهالسلام) نوعی تضییع حرکت ایشان است.
آگاهی به شهادت با قیام برای شهادت متفاوت است
خانجانی بیان کرد: لازم است در اینجا تذکری داده شود تا از سوء برداشتها جلوگیری کنم، بنده در پی نفی منقولاتی که در آن «اخبار شهادت» امام حسین (علیهالسلام) آمده نیستم. مثلا در روایتی آمده که: «علی (علیهالسلام) در سفر برای جنگ صفین هنگامی که به کربلا رسید، به واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) اشاره کرد. پس اینکه امام حسین(ع) آگاهی به شهادت داشته است با این که امام حسین(ع) به قصد شهادت قیام کرده، دو موضوع جدا از هم هستند که باید تفکیکی بینشان قائل شد. آگاهی غیبی لزوماً برای امام ایجاب نمیکند که با آن دانسته، موضوعی را پیگیری کند.
وی اشاره داشت: در مورد فلسفه قیام حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) بهترین تعبیر سخنانی است که ایشان طی حرکت از مدینه به سمت کوفه در منزلگاه «ذوحُسُم» ایراد فرمودند و گویی ایشان با این فرمایشاتشان جواب آیندگان را هم که از چرایی خروج ایشان سؤال میپرسند، دادهاند. عبارت معروف «إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی، أُُریدُ أنْ آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَةِ جَدّی و أبی؛ من برای جاه طلبی و کام جویی و آشوبگری و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم و میخواهم امر به معروف و نهی از منکر را به شیوه جد و پدرم محقق کنم» که اباعبدالله فرمودند، مبنا و فلسفه حرکت ایشان است.
نباید تنها دلیل قیام را حاکمیت بدانیم
خانجانی گفت: این کلام امام حکایت از یک قیام همهجانبه دارد. به عبارتی ما نباید تنها دلیل قیام را حاکمیت بدانیم، هرچند که مهمترین دلیل را میتوان حضور امویان و یزید در رأس حکومت دانست، اما در کنارش عوامل دیگری هم در جهان اسلام وجود داشت که ضربه زننده به دین بود و امام برای اصلاح آنها هم قیام کرد. یزید معدن بدعت بود، از شرابخواری و بوزینه بازی و تبدیل شهرهای اسلامی به مراکز صادر کننده زنان خواننده تا سگبازی و خوش بودن با میمون، همگی وجهه سلطان اسلامی و خلیفه حکومت دینی را خراب کرده بود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و اندیشه افزود: امام حسین (ع)در طی نامهای به سران بصره در زمان معاویه میفرماید:«فَاِنَّ السُنَّةَ قَدْ أُمیتَتْ، وَ إِنَّ الْبِدْعَةَ قَدْ أُحْیِیَتْ، یعنی سنّت پیامبر(صلىالله علیه وآله) از بین رفته و بدعت (در دین) ایجاد شده است.» این عبارت به خوبی فضای جامعه آن زمان را به ما نشان میدهد. این بدعتها از زمان معاویه طرحریزی شد و اوج آن در جانشینی شخصی به عنوان یزید بود. شاید گفته شود چرا امام حسین(ع) در زمان معاویه سکوت کرد، این نامه به خوبی نشان داد که امام در مقابل امویان سکوت نکرد بلکه «مدارا» و به نوعی «مقاومت منفی» را اتخاذ کرد.
خانجانی ادامه داد: اگرچه حضرت اباعبدالله قطعاً با توجه به آن اقبال اولیهای که از ایشان شد، تأسیس حکومت دینی را هم مدنظر داشتند زیرا بیعت چندهزار نفره کوفیان برای امام، نوعی تکلیف را ایجاد میکرد که به سمت تشکیل حکومت سوق پیدا کند؛ اما باید دقت شود، تمام قصد امام حسین (علیهالسلام) برای تشکیل حکومت نبوده است. بلکه بهترین تفسیر برای قیام امام حسین، امر به معروف و نهی از منکر، اصلاح و اقامه سیره جدشان بود. حتی قیام حضرت امام خمینی(ره) هم با استناد به قیام سیدالشهدا (ع) بر همین محور میچرخید.
