داستان های زیبا

آخرین مطالب
اعلانات

تبلیغات

پیامک تبلیغاتی وبمستران هوشمند
داستان

داستان زیبای «خوش شانسی و بدشانسی»

می‌خواستم بدانم چرا بخت و اقبال هميشه در خانه بعضی‌ها را می‌زند، اما سايرين از آن محروم می‌مانند. به عبارت ديگر چرا بعضی از مردم خوش‌شانس و عده ديگر بدشانس هستند؟ چرا برخی مردم بی‌وقفه در زندگی شانس می‌آورند درحالی که سايرين هميشه بدشانس هستند؟

 
داستان

داستان دزدیدن جوانمردی

اسب سواری ، مرد چلاقی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست.

مرد سوار دلش به حال او سوخت از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد.

و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند.

داستان

داستان گداهای بازاریاب

دو گدا در یکی از خیابان های شهر رم کنار هم نشسته بودند

یکی از آنها صلیبی در جلو خود گذاشته بود و دیگری ستاره داوود

مردم زیادی که از آنجا رد می شدند به هر دو نگاه می کردند ولی فقط تو کلاه کسی که پشت صلیب نشسته بود پول می ریختن .

داستان

داستان اکسیژن خیالی!

مردی شبی را در خانه ای روستایی می گذراند...؛

پنجره های اتاق باز نمی شد.

نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمی توانست آن را باز کند.

داستان

داستان زیبای توبه ی مرد جوان

در میان یاران پیامبراکرم صلی الله علیه واله جوانی بود که در میان مردم به حسن ظاهر شهرت داشت و کسی احتمال گناه در باره‌اش نمی‌داد. روزها در مسجد و بازار، همراه مسلمانان بود، ولی شب‌ها به خانه‌های مردم دستبرد می‌زد. 

کد آپدیت آنتی ویروس ESET